یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۸:۲۷
۰ نفر

محمدرضا نصیری: نمی‌دانم چرا ما طرز استفاده مسالمت آمیز(!) از آسانسور را بلد نیستیم

 چه سری است که هر وقت می‌آییم با این وسیله کار کنیم، تلفات جانی و مالی می‌دهیم؟ به آمار حوادث سالانه و تلفات مربوط به آسانسور نگاه کنید؛ نه، اصلاً چه‌طور روی‌تان می‌شود به این آمار نگاه کنید؟

 ما که این‌جا آسانسور نداریم و هر روز به‌جز روزهای تعطیل، صد‌هاپله را می‌رویم پایین و می‌آییم بالا برای کسب یک‌لقمه نان حلال. شما که آسانسور دارید و هر دفعه با خوف و رجا سوار این وسیله لوکس بالا‌و‌پایین‌بر می‌شوید، به‌طور‌جدی فکری به حال این آمار وحشتناک کنید.

بله؛ آسانسور ترس ندارد، خود شمایید که ترسناک‌اید. این جناب آسانسور که همین جور آسان در ارتفاع ساختمان شما سُر می‌خورد، اسباب‌بازی نیست. برای بازی، بهتر است یک دستگاه پلی‌استیشن برای خودتان بخرید یا به وسایل اسباب‌بازی فرزند دلبندتان ناخنک بزنید. آسانسور اسباب‌بازی خطرناکی است،

درست مثل چاقو یا اجاق‌گاز و چرخ‌گوشت که این روزها کمتر کسی حتی یک‌کودک دو‌ساله با این وسایل مشغول بازی می‌شود.اصلا هر وقت حوصله‌تان سر رفت باید بروید سر‌وقت این آسانسور لعنتی و با جان خودتان بازی کنید؟ نمی‌گویید توی دل مادر و پدرتان سیر و سرکه جوش می‌آورند؟ وقتی دکمه آسانسور را می‌زنید، به این فکر کنید که چشم چند‌نفر در یک‌خانواده به سرنوشت شما دوخته شده است.

 داخل آسانسور با جاده چالوس کمی فرق دارد. همه پذیرفته‌اند هر روز و هر هفته به غول جاده قربانی بدهند، اما قربانیان آسانسور را کجای دل‌مان بگذاریم؟ هواپیما با آن درصد ریسک و پیچیدگی ساختاری از ما قربانی بگیرد، آسانسور به این کوچکی با سیستم به این سادگی هم عزیزان ما را به کام مرگ و حادثه ببرد؟

 این‌که نمی‌شود موقع بازگشت از سفر، تعدادمان از هنگام آغاز این سفر کمتر باشد و ناگهان پیراهن سیاه بر تن‌مان برود و در مقیاسی کوچک‌تر، آسانسور هم همین بلا را بر سرمان بیاورد.اصلاً انگار این‌جا این‌قدر جان ارزان است که گاهی ناگهان زمین دهان باز می‌کند و یک عابر را قورت می‌دهد.

 یعنی ارزان‌اش کرده‌ایم همه ببرند، حتی شما آسانسور عزیز! مرگ آدم چه ارزشی دارد، وقتی خودش ارزش زنده بودن را نمی‌داند. این‌بار که دیگر زلزله و بلاهای طبیعی و بلاهای غیرطبیعی مربوط به استاندارد نبودن خودروهای وطنی نیستند که جان مردم را در محل زندگی خودشان بگیرند. این دفعه خودمان با جان خودمان بازی می‌کنیم، البته با همدستی برخی بسازو‌بفروش‌ها و آسانسورسازان محترم غیراستاندارد.

پدیده آسانسور هم مثل بقیه چیزهای وارداتی اول خودش می‌آید، بعد تلاش می‌شود برای وارد کردن فرهنگ‌اش. فرهنگستان زبان هم سال‌ها بعد از ورود این پدیده به صرافت افتاد تا نامی ایرانی برای آن انتخاب یا به‌عبارت بهتر، انتصاب کند.

اختراع(!) واژه آسان‌بر یا بالابر به‌جای این کلمه هم تلاشی شتابزده برای معادل‌سازی واژگانی پدیده‌ای بود که سال‌ها قبل از ابداع چنین واژه‌ای بین عامه مردم شهرت و مقبولیت یافت. اگر برای فرهنگ‌سازی در مورد استفاده از این پدیده هم به همین سرعت، عمل شده باشد، حجم بالای حوادث آسانسوری-حدود 10‌مورد در روز_ طبیعی جلوه می‌کند. بیاییم استفاده  مسالمت آمیز(!) از آسانسور را یاد بگیریم.

همشهری زندگی

کد خبر 89726

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز